مفاهیم کلیدی درس اول ادبیات نهم
معرفی کلی درس 1
قالب : قصیده ( بیت اول و مصراع دوم تمام بیت ها قافیه یکسان دارند )
مفهوم واژه ها : بامداد : صبح زود تنبیه : هوشیار کردن اقرار : قبول کردن
فکرت : اندیشه تسبیح : عبادت مستمع : شنونده جهالت : نادانی
الوان : رنگارنگ عنب : انگور حقه : صندوقچه یاقوت : نوعی سنگ قیمتی
تقدیر عزیز : فرمان از روی لطف خداوند مسخّر : رام و مطیع انعام : بخشش
1 . بـامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
صبح یک روز بهاری که طول شب و روز یکسان می شود ، تماشای بهار و دیدن صحرا بسیار زیبا و لذّت بخش است .
لیل و نهار آرایه تضاد-بیت اشاره به صبح کاذب در فروردین ماه دارد. دامن صحرا آرایه جان بخشی
2- آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل نـدارد کـه نــدارد بـه خـداوند اقرار
تمام پدیده هایی که در جهان هستی وجود دارد برای بیداری و آگاهی انسان صاحب دل است . کسی که به وجود خدا اقرار و اعتراف نکند هیچ ذوق و احساسی ندارد .
واج آرایی حرف «د»
3- این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر کـه فکرت نکند نقش بـود بـر دیوار
این همه نقش و نگار و پدیده های عجیبی که در جهان خلقت وجود دارد ، هر کس به این نقش ها و پدیده ها نیندیشد مانند عکس روی دیوار بی روح و بی احساس خواهد بود .
آرایه مراعات (در و دیوار ، آرایه اضافه تشبیهی (در و دیوار وجود ) کنایه (نقش بود بر دیوار )
4- کوه و دریـا و درختان همه در تسبیح اند نه همه مستمعی فهم کند این اسرار
همه ی موجودات هستی کوه و دریا و درختان همه ذکر خدا را می گویند . ولی هر شنونده ای نمی تواند این اسرار و رازهای عالم را بشنود و درک کند .
تلمیح آیه ۴۴ سوره اسراء یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض...تسبیح می کنند خداوند را آسمان های هفت گانه و زمین و هر چه که در آنهاست ونیست هیچ چیز مگر آن که تسبیح می کند به ستایش او ،ولی نمی فهمید تسبیح ایشان را.
آرایه ی تشخیص آرایه مراعات نظیر ( کوه – دریا – درختان )
5- خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار ؟
آیا خبر داری پرندگانی که در سحرگاهان آواز سر می دهند چه می گویند ؟ ای انسان غافل و نادان ، از خواب غفلت بیدار شو .
آرایه ها ی تشخیص و اضافه تشبیهی دارد.
(خواب جهالت )جهالت رکن اول و خواب رکن دوم اضافه تشبیهی هستش و از نوع تشبیه بلیغ.
6- تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
تا کی می خواهی مانند گل بنفشه سرت را پایین بیندازی و از همه جا غافل باشی ؟ حیف باشد که تو در خواب غفلت باشی و و گل نرگس بیدار و بینای حقایق باشد . ( گل بنفشه نماد بی خبری و غفلت است و گل نرگس نماد بیداری و آگاهی ). در میان گل ها گل بنفشه در مقابل نور بی تفاوت است و هیچ احساسی نداره و نماد انسانهای غافل هست .
بین خواب و بیدار آرایه ی تضاد،بین بنفشه و نرگس ارایه ی مراعات نظیر ،
7- که تواند که دهد میوه ی الوان از چوب ؟ یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟هیچ کس جز خداوند توانایی آن را ندارد که از چوب خشک درخت میوه برویاند . و کسی جز خدا نمی تواند از خار گلبرگ های زیبا پدید آورد .
در این بیت چوب مجاز از درخت هست. و بین (میوه و چوب و برگ )هم مراعات نظیر .
و بین( گل و برگ و خار )هم مراعات یا شبکه ی معنایی آرایه استفهام انکاری
8- عقل حیران شود از خوشه ی زرّین عنب فهم عـاجـز شود از حقّـه ی یـاقوت انـار
عقل انسان با دیدن زیبایی خوشه های طلایی رنگ انگور متعجّب می شود و فهم و درک انسان از شناخت چگونگی قرارگرفتن دانه های یاقوت مانند انار در پوسته ناتوان است .
خوشه زرّین عنب : دانه های زرد رنگ انگور را به طلا تشبیه کرده . حقه یاقوت انار : میوۀ انار را به صندوقچه ای شبیه کرده که پر از یاقوت سرخ است حقه : اشاره به جادوگری و شعبده بازی دارد که در قدیم رایج بوده
آرایه مراعات نظیر بین ( عنب و انار )
9- پاک و بی عیب خدایی که به تقدیر عزیز ماه و خورشید مسخّر کند و لیل و نهار
پاک و بی عیب و نقص است خداوندی که با فرمان و سرنوشت تعیین شده توسط خودش ، ماه و خورشید و شب و روز را رام و مطیع خود قرار داده است و هر کدام را به کاری گمارده است ( نظم در خلقت ) .
آرایه تضاد بین ( ماه و خورشید - لیل و نهار )
10- تـا قیامت سخن انـدر کـرم و رحـمت او همه گویند و یـکی گفته نیایـد ز هـزار
همه ی مردم تا روز قیامت از بخشش و بزرگی و رحمت الهی سخن می گویند ولی با این همه
سپاس یکی از هزاران نعمت او بجا آورده نمی شود . تلمیح به آ یه « و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها... »
11- نعمتت بـار خـدایـا زعـدد بیرون است شکر انعام تـو هـرگز نـکند شکـر گـزار
پروردگارا ، نعمت های تو قابل شمارش نیست و هیچ انسان شکر گزاری نمی تواند شکر نعمت
ها و بخشش های تو را بجا بیاورد .
12- سعدیا راست روان گوی سعادت بردند راستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
ای سعدی ، این انسان های صادق هستند که خوش بخت خواهند شد تو نیز صداقت و راستی در پیش بگیر زیرا آدم دروغگو هيچ گاه به مقصودش نمی رسد همانطور که بار کج به منزل نخواهد رسید.
آرایه تخلص،کنایه (گوی سعادت بردن ،کنایه از موفق شدند.)،جناس بین راست و راستی،تضاد بین راستی و کج،ضرب المثل (بار کج بین منزل نرسد).
خود ارزیابی :
1- چند نمونه از جلوه های زیبایی آفرینش و نعمت های خدا را در درس بیابید و بیان کنید .
میوه های رنگارنگ - گل صد برگ - خوشه انگور - گل صد برگ و ...
2- مفهوم آیه 44 سوره « اسراء » با کدام بیت ، تناسب دارد ؟
کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند نه همه مستمعی فهم کند این اسرار
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مىگويد ولى شما تسبيح آنها را درنمىيابيد به راستى كه او همواره بردبار [و] آمرزنده است (۴۴)
3- پیام بیت پایانی شعر را توضیح دهید .
صادق و راستگو باشید که نتیجه صداقت ، خوش بختی و سعادت است .
نکته ادبی : مروری بر آرایه های ادبی که آموختیم
تشبیه :
تشبیه
یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر که به جهت داشتن صفت یا صفاتی با هم مشترک باشند .
هر تشبیه دارای چهار رکن یا پایه است :
1- مشبه : کلمه ای که آن را به کلمه ای دیگر تشبیه می کنیم .
2- مشبه به : کلمه ای که کلمه ی دیگر به آن تشبیه می شود .
3- ادات تشبیه : کلمات یا واژه هایی هستند که نشان دهنده ی پیوند شباهت می باشند و عبارتنداز : همچون ، چون ، مثل ، مانند ، به سان ، شبیه ، نظیر ، همانند ، به کردار و … .
4- وجه شبه : صفت یا ویژگی مشترک بیت مشبه و مشبه به می باشد . ( دلیل شباهت )
جان بخشی به اشیا :
. تشخیص: هرگاه ویژگی های انسان را به غیر انسان نسبت دهیم به آن «شخصیّت بخشی» یا «تشخیص» میگویند.در ضمن به این آرایه «انسان نمایی یا انسان نمایی پدیدهها یا جان بخشی یا جان بخشی به اشیا » هم گفته میشود.
برای استفاده از روش تشخیص باید در عالم خیال خود را به جای آن چیزی بگذاریم که می خواهیم درباره اش بنویسیم،به این ترتیب شادیها،غمها،ترسها و آرزوهایش را بیان میکنیم؛چون این روش بسیار خیال انگیز است،تأثیر ش بسیار زیاد است.
مثال ها ؛
شبنم از روی برگ گل برخاست
غنچه هم گفت گر چه دل تنگم
مراعات نظیر :
مراعات نظير (مراعات النّظير يا تناسب) : واژههايي كه از جهت زمان يا مكان يا موضوع يا عمل يا يك علم يا يك داستان و ... با هم تناسب معنايي ايجاد كنند يا وقتي برخي از واژههاي يك كلام، اجزايي از يك كل باشند.
*هر چه روابط در تناسب گستردهتر و محكمتر باشد، اثر هنرمندانهتر است.
شبكهي معنايي يا زنجيرهي معنايي : به ارتباط واژهها و مجموعهها با همديگر كه چندين حلقه را به هم پيوند ميدهند «زنجيرهي معنايي» يا «شبكهي معنايي» ميگويند. در نتيجه از مراعات نظير يا تناسب گستردهتر است.هر شبكهي معنايي از چندين مجموعهي مراعاتنظير تشكيل ميشود.
كوه، بيابان و نهر يك مجموعه و ميغ، باران، برف، تگرگ
درخت، شكوفه، گل و شمع، گل، پروانه
جناس : جناس : در لغت يعني هم جنس بودن، همجنسي
پشتهاي خار هميبرد به پشت
عزّت ازخواري نشناختهاي عمر در خاركشي باختهاي
سرو چمان من چرا ميل چمن نميكند هم دم گل نميشود ياد سمن نميكند
واج آرایی : واج آرايي يا نغمهي حروف: وقتي تكرار واج يا حرفهايي باعث زيبايي شوند.
فغان كاين لوليان شوخ شيرينكار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل كه تركان خان يغما را (تكرار واج ش)
خـيـزيـد و خز آريـد كه هنگام خزان است بـاد خـنـك از جـانـب خـوارزم وزان اسـت (تكرار واج خ)
زنگ تفريح را كه زنجره زد ( تكرار واج ز)
سـرو چمان مـن چـرا ميل چمـن نميكند هـم دم گــل نميشـود ياد سمــن نميكند ( تكرار واجهاي چ و ن)
خـراسان ز چيـن و خـتن خـوشتر است كـه خاكش بـه مـاننــد مشك تــر اسـت (تكرار واجهاي خ و ش )
تخلّص : تخلّص : در لغت به معني «خلاص شدن» و «رهايي يافتن» است. در اصطلاح ادبي ، نام شعري شاعر است كه معمولاً شاعر در پايان شعر خود به كار ميبرد. گويي، شاعر با نوشتن تخلّص از بند سخن آزاد ميشود. تخلّص مانند امضا و نشان است كه در پايان شعر ميآيد.
*به بيتي كه داراي تخلّص است، «بيت تخلّص» ميگويند.
سعديا، راست رُوان گوي سعادت بردند راستي كن كه به منزل نرسد كج رفتار
حافظا، در كنج فقر و خلوت شبهاي تار تا بوَد وِردت دعا و درس قرآن غم مخور
**گاه كاربرد فراوان تخلّص در شعر باعث ميشودكه نام اصلي شاعر، ناشناخته بماند. مثل؛ حافظ، سعدي، شهريار
كنايه : بيان كردن لفظ يا سخني كه بر غير معني اصلي خودش دلالت كند.
لقمه چيدن: كنايه از گدايي كردن
قدم در كشيدن : كنايه از كناره گرفتن، عقب نشيني
كمر بستن : كنايه از آماده شدن
در پوستين خلق افتادن : كنايه از غيبت كردن
تلميح : در لغت به معني به گوشهي چشم نگاه كردن است. در اصطلاح ادبي ؛ اگر به اشاره يا غير مستقيم از آيات، روايات، احاديث، داستانها، رويدادهاي مهمّ تاريخي و... استفاده شود از آرايهي تلميح بهره گرفته شده است.
چون خليل از شعله گل چيدن خوش است
بيستون كندن فرهاد نه كاري است شگفت شور شيرين به سر هر كه فتد كوه كن است
سجع : سجع در لغت به معنی آواز کبوتر است. در اصطلاح ادبی کلمه هایی که آهنگ و حرفهای آخرشان با هم یکی باشدودر نثر بیاید.
*سجع در نثر، مثل قافیه در شعر است.
*از سجع معمولاًٌ در نوشتههای ادبی استفاده میشود.
مثالها :
هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند و بیهنر لقمه چیند و سختی بیند.
مال با هزینه کردن کم آید و دانش با پراکنده شدن بیفزاید.
واژه شناسی : گاهیی تغییر یک واج ، موجب تغییر معنای یک واژه می شود . به عنوان نمونه ، وژۀ « اِنعام » به معنی بخشش و واژه « اَنعام » به معنی چارپایان است . مثال : اِعمال : به کار بردن اُعمال : کارها
|
مترادف واژه های زیر را از متن درس بیابید و بنویسید. ( جایگزینی واژه ها در متن ) شِگِفت : عجب آگاهی : تنبیه ستایش خداوند : تسبیح شنونده : مستمع نادانی : جهالت انگور : عَنَب رام : مسخّر روز : نهار مقصد : منزل خوشبختی : سعادت
|
در بیت های زیر از کدام عناصر زیبایی سخن ، استفاده شده است ؟ در متن پاسخ داده شد .
بیت دوم را در یک بند توضیح دهید.
همه موجودات عالم ، نشانه هایی روشن از دانایی و توانایی خداوند دارند ، چرا که با نگاه و توجه به این مخلوقات ، می توان به عظمت خالق بزرگ آنها پی برد . کسی که با این همه برهان و دلیل ، ذوق و دانش شناخت خداوند ندارد ، انسان شایسته ای نیست . .